باید بنویسم کـه رفت کسی که دست هاش همیشه گرم بودمهربون بود نه فقط بخاطر این کـه مادربزرگ مـن بودچون هـمـه بـه پاک بودن ذاتش مومن بودن وقتی فهمیدم باید بنویسم کـه رفت کسی که دست هاش همیشه گرم بودمهربون بود نه فقط بخاطر این کـه مادربزرگ مـن بودچون هـمـه بـه حاجیه ربابه ی زارع شاهی